امروز پانزدهم آبان ماه صبح بعد از زنگ ورزش با دختر ها در مورد حکمت نهج البلاغه صحبت کردیم با موضوع دانش و اهمیت دانش دختر نظرهای مختلفی را بیان کردن اینکه اهمیت دانش چی هست و ما دانش را نگهبانیم میکنیم یا اون نگهبان ماه است و این که مال نگهبانی می خواهد و ما را درگیر خود می‌کند ولی علم ما را رها می کند آزاد می کند نظرهای مختلفی را بیان کردند و بعد هم با کلی صحبت وارد درس هنر شدیم
درس قران را با تلاوت صفحه اول سوره ال عمران شروع کرده و یک آیه یک آیه تلاوت قرآن را ادامه دادیم با تلاوت خودم بعد از این که تلاوت من تمام شد به همراه خانم ایمانی دختر ها یکی یکی تلاوت را شروع کرده و با صوت می خواندند
آیه آخر این درس را به آنها به عنوان تکلیف داده تا در مورد معنی آن و تفسیر آن تحقیق کنند… اول سوره اعراف را که درس قبلی مود به صورت یک خط یک خط همه دوستان خواندن و مورد آموزش قرار گرفتند زنگ فارسی وارد کلاس شدم دخترا همه گفتند رسم خیلی جلو است من به این دخترا پیشنهاد دادند که با همدیگه درس های قبلی رو چه کار کنیم که اگر بخواهیم کامل کار کنیم پس بیاین همه یه کاغذ در بیارید تا من اینجا بهتون جمله جمله بگم و شما بنویسید همه خوشحال شدن و اصلا نفهمیدم که املا داری بعد که بهشون گفتم جملات رو من میگم گفتن از کجا و من گفتم که از خودم تنها بگیم چطوره و بچه ها گفتن خوبه ما می نویسیم بعد گفتند خانوم یعنی ما املا داریم اگر شما فکر میکنید این املا هست پس بنویسید شروع کردم به نوشتن و از درس اول تا درس کدوبن از هر درس شروع کردیم یک بند نوشتن که خداروشکر بچه ها همراهی خوبی را داشتند…
زنگ علوم زنگ آخر بسیار کاربردی کار کردیم درس فصل چهارم را با این شروع کردیم که هر چیزی تولدی داره تولد زمین چی متولد شده و همه صحبت کردن که یک روزی حتما به وجود آمده و در مورد دوره های زمین شناسی با هم صحبت کردیم که چطور زمین به حالت الان اومده و اولین موجوداتی بودند و دایناسورها اون زمان چه جوری زندگی می کردند که همه گفتن خوب این اطلاعات را از کجا داریم و وارد درس علوم شدیم و همه صحبت کردیم از اینکه کاوشگری و کار کاوشگران چقدر سخته و چه علم مفیدی را به ما می رساند و بسیار همه در درز شرکت داشتند و همه سوال های مختلفی داشتند از چگونگی پیدایش زمین چگونگی هستی و و و همین ادامه داشت و تا جایی که من مجبور شدم که بگم بچه ها سوالاتون رو نگه دارید تا درس را جلو ببریم به جواب می رسید و بعد هم با گل رسی که آورده بودم بچه ها رو به چهار گروه تقسیم کردیم و به بچه ها گفتم این یک واحد گل داریم به نظر شما باید برای چهار گروه چه کسری را از گل بدهیم تا به طور مساوی به همه برسدو همه یکصدا گفتن یک چهارم را و یک گروه مسئول تقسبم گل شد و بین گروه ها تقسیم کردند بعد هر گروهی باید با گلی که دادیم یک سطح مسطحی را درست کرده و اثر یک کف دست از اعضای خود را درست می کردند و بعد از آن که هر چهار گروه کار را تمام می کردند یکی یکی گروه ها اثر کار خود را روی میز آورده و بقیه گروه ها تشخیص می دادند که این اثر دست مربوط به کدام یک از عضو گروه می باشد
با اشاره به سوره بینه و اینکه از روی نشانه ها پی به مسئله ای می بریم
و کلاس مهیجی شده بود بسیار با نشاط بودند و در آخر یک گروه برای کار دقیق تر خود تشویق شده بودند
