پرورشی

افتتاح بسیج دانش آموزی ، ۱۶ آبان

امروز دوشنبه ۱۶ آبان ماه بعد زنگ اول همیشه با خواندن یک حکمت از نهج البلاغه توسط شاگردان شروع شد و بعد هم تحلیل به گفت‌وگو داشتند اون حکمت ، دخترای گلم نظراتشون در مورد این حکمت بیان کرد طبق  قرار دیروز خوانش قران و تمرین و تکرار در برنامه داشتند که بتونیم یک آزمون خوب داشته باشیم باهم دیگه و سوره اعراف رو با هم دیگه روخوانی کردیم میز به میز و ادامه پیدا کرد و بعد از اون هم در مورد تحقیق که دیروز داده بودیم آیه ۱۹۵ سوره اعراف که درس جدید دیروز بچه ها بود و بایستی در مورد ترجمه و چند خط در مورد تفسیری که با همکاری مادرها نوشتند صحبت و بازخورد داده شد چند نفر خواندن چند نفر نظرسنجی شد . زنگ دوم در مورد جشن افتتاح پایگاه بسیج دانش آموزی در مدرسه گروه بندی بچه ها هماهنگی اونها و اینکه مسئول انضباط شده بودن دخترای گل پنجم و اتیکت زدن آنها و … و بعد از آمدن مهمان ها و برگزاری جشن وبه بچه ها خیلی خوش گذشته بود و برگشتیم و ساعت ۲۰ دقیقه مانده به نماز رو برای گرفتن آزمون انتخاب کردم خدا را شکر بچه ها فوق العاده و عالی بود همه خیلی خوب گرفتند به خاطر اینکه همه بچه ها خیلی خوب شده بودن و پاسخ های خیلی خوبی از آنها گرفته بودم ،آنها را طرح تشویقی بین نماز قرار دادیم و از این مسئول نماز خانم قاسمی خواستم که به خاطر این شادی خودم از بچه ها و اینکه انتظار منو برآورده کرده بودند و به اونها نشون بدم بین دو تا نماز از آنها تشکر به عمل آمد و صلوات حضرت فاطمه سلام الله علیها  را با همخوانی  پنجمی های گلم و دو تا صلوات برای سلامتی دخترا پنجم فرستادند همه و باز هم تشویق زبانی شدن بچه ها همه خیلی ذوق زده شده بودند همه همانطور که امام جماعت بودم همه مادرم دور تا دور ناف و بازم منو بغل کرد و تشکر تعزیرات خوشحال شده بودم زنگ آخر فارسی داشتیم و تندرست خداروشکر که خیلی با بودجه بندی جلو رفته بود و وقت آزاد داشتیم می‌توانستیم یک بازی املای خلاقانه داشته باشی توی این بازی برای گروه بندی شدن سرگروه ها توجیه شدند که باید هر گروه نفر اول بره از روی تخته توی کلاس که نوشته شده بود از همان ابتدا کلمات را دو نفر نفر دو کلمه دو کلمه خونه و بعد حفظ کنه تو ذهنش نگه داره اون مسیر رو گذاشته بودیم برای دویدن مسافت را بپیماید و بعد برسه به تخته شاسی a۴ روش نصب شده بود تا لغات رو بنویسم بلافاصله باید برمیگشت سرصفحه گروهش و بعد به نفر بعدی می گفت که من تا کدوم کلمه نوشتم و باید خوب می شنید که تا کدام کلمه نوشته حفظ حافظه خودش نگه می داشت و بعد می رفت مسافتی را تا برسه توی کلاس و اونجا از روی تخته ادامه از کلمه قبلی نوشته را ادامه دو تا کلمه حافظ به خود نگه داره بعد ادامه بده بودن اون و بعد از اون پیمودن مسافت دوباره توی شاستی آچار بنویسه و بعد دوباره این چرخه ادامه ادامه ادامه داد که با آهنگی که از حامد زمانی و با مناسبت این هفته هفته ۱۳ آبان و بسیج دانش آموزی و اینها آهنگ حامد زمانی و چه هیجان خاصی داشتند هر از گاهی با آن زندگی می کردند و به هیجانات کلاس بیشتر افزوده می شد در آخر هم هر گروه سرگروه برگه اچار گروه مقابل را تصحیح کرد و در گروه روز سفید برنده شدن

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

12 + سه =

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا